داستان واقعی زیباترین پسر شهر _ The true story of the most beautiful boy
( ......................................................... )
هر چی خواستین بنویسین . خواستی فحش بگو خواستی تهمت بزن
خواستی دروغ جور کن بگو ، همتون حلالین ، همتون
پس خودتونو خالی کنین من حلالتون کردم هر چی می خواهد دل تنگت بگو
دوستان حقیقیم با تمسخر اذیتم کردن
شما مجازی ها صدای منو نمی شنوید که تمسخر کنید پس ...
فکر میکردم اینجا کسی صدامو نمی شنوه حداقل میتونم واسه خودم پادشاهی کنم !!!
نه خدا نه هر چی خودت بخوای !!! تا آخرش نوکر خودت و بنده هاتم
هر چی خودت صلاح بدونی دهن بنده هاتو باز کن
خدا راست گفت شنونده دردا منم !! من اشتباه کردم " حلالم کن خدا
انسان اگه درک داشته باشه= بهترین دوستته
اگه درک نداشته باشه = احمق ترین دوستته
اگه فهم داشته باشه = چیزی رو ازش قایم نکن
اگه فهم نداشته باشه = زبونت رو گاز بگیر
اگه شعور داشته باشه = باهاش دوست شو
اگه شعور نداشته باشه = ازش دور شود
اگه درک و فهم داشته باشه اما شعور نداشته باشه = بی شعور
اگه فهم و شعور داشته باشه اما درک نداشته باشه = بی فایدس
اگه درک و شعور داشته باشه اما فهم نداشته باشه = نادانه
اگه درک و فهم و شعور داشته باشه = مثبت
اگه نه درک نه فهم نه شعور داشته باشه = منفی صفر
اگه بی ایمان باشه ولی درک و فهم و شعور داشته باشه = آب در لعن کوبیدن
اگه بی ایمان باشه درک و فهم و شعور نداشته باشه = لعنت بر وهابی
هی بگیم خودشو به نفهمی بزنه !!!
در آخر خرت با چوب دستی راضی میشه دنبالت بیاد
زنت هم با "زور" راضی میشه حجابش رو حفظ کنه
جمع می کنیم و روزها را می شماریم
ده روز فلان قدر سود ... میتونم اون لباس زیبارو بخرم
یه ماه فلان قدر سود ... میتونم دوچرخه بخرم
یه سال فلان قدر سود ... میتونم موتور بخرم
پنج سال فلان قدر سود ... میتونم ماشین بخرم
ده سال فلان قدر سود ... میتونم شاسی بلند بخرم
بیست سال ... سی سال ... چهل سال ...
به آرزوت رسیدی در عوض بزرگترین نعمت خدا رو تحویل دادی
فکرشو بکن !! فرزند تو هم همین کارو با تو خواهد کرد !!!
دوست داری ثروتمند بزرگ باشی ولی کور ؟؟؟
یه بار هم که شده بگو "الحمدالله رب العالمین"
اونایی که نقض عضو یا ایرادی تو وجودشون دارند میفهمن چی گفتم !!!
تا آدم مریض نشه قدر خودشو نمی دونه
دروغکی میگیم اعصاب نداریم تا کارامون راه بیفته اما ...
اگه راستکی اعصاب نداشته باشیم شدیم "روانی کامل"
دیگه یه روز نزارید یک هفته کنین
"هفته دفاع مقدس . هفته نیروی انتظامی . هفته بسیج ..."
هفته هفته کنین تا تقویم ها پر شود و بیکاری ها از بین رفته زمانها زود بگذرد !
کودکیمون اینا کم بود وقت بیشتر ... عمر کم کم می گذشت
الان یه روز یا هفته رو تموم کنین روز یا هفته دیگر میاد
همه تقویم را پر کنین زمان استراحت کم شود عمر زود برود به درک
یه مناسبت تموم کنی یه مناسبت دیگه میاد عمر مثل گلوله میگذره
کاش کودک بودم تقویم در جیب نداشتیم
چقدر توبه؟ همش گناه همش توبه !!!
آدمایی می بینی که هر چه قدر گناه می کنن بازم میگن توبه خدا توبه اما ...
دو سه روز دیگه باز گناه و باز همون حرف توبه
اگه جای خدا بودی یکی تو رو اینقدر مسخره می کرد چه جوابی بهش میدادی؟؟؟؟؟
من به نوبه خودم می گفتم خر خودتی و ....
یعنی می گفتین اشکالی نداره عزیزم بازم گناه کن ولی آخرش کلمه " توبه "یادت نره !!!
خدا میگه هر چه گناه کردی بازم توبه کن اما ...
یه روزی میرسه که بعد از گناه وقت توبه نداری چون زبونت رو "عزارائیل" می گیره !!!
سفر زیارتی
سلام دوستان ، یه هفته نیستم شاید هم دو سه روز بیشتر
دوباره برگردم ادامه میدم
فعلا خدا نگهدار
( ................................................. )
نوشتن این جمله از عهده من خارجه !!!
اونایی که در زندگی این دو کلمه را تجربه کردند خط قرمز بالا را پر کنن
مردم حق دارن از محمد باقر بدشون بیاد بهشون حق میدم
چون خود "محمد باقر" هم از خودش بدش میاد بهش حق بدین
محمد باقر نفرت انگیزترین آدم روی کره زمین
خدا هلاکت کنه تا بقیه خوش باشن
پی نوشت: بعضی وقتها از گوش، چشم و دهن چیزایی می شنوی می بینی و حرف می زنن که
از همه چی نا امید می شوی حق داری این جمله را بنویسی محمد باقر تا کی بی خیال ؟؟؟ !!!
بزار بگن خیلی وقته که مثل دلقک مسخره همه شدم و با اذیت شدنم همه رو شاد کرده ، می خندونم
اینا هم آدمن باید واسه شادی خودشون یه نفرو قربانی کنن ، با کمال میل قربان همتونم
بهره و وام = نزول خوار و نزول گیر
وقتی از کسی پول بگیری و بعد از مدتی پول بیشتر بپردازی اسمشو میزاری " نزول "
اما وقتی که از بانک وام می گیری و بعد از مدتی بیشتر میدی اسمشو میزاری "وام"
مگر بانک امام است؟ مگر بانگ قرآن است؟ کدوم خری اینو گفته گناه نیست؟
وقتی پول به کسی میدی و بیشتر نمی گیری اسمشو می زاری حلال و ثواب ، درست
اما چرا وقتی پولت رو بانک می زاری و "بهره" می گیری نزول خوار نشدی؟
این چه دینیست؟ کدوم مجتهدی اینو گفته؟ تو کدوم کتاب نوشته؟ کی فتوا داده؟
قرآن:گناه نزول خوار همانند کسی است که جلوی در کعبه با مادر خود آمیزش می کند
یعنی در دین "مسیح و یهود و دین کافر" بهره بانکی یک و نیم تا دو درصد
اما در دین اسلام هیجده تا بیست درصد؟
این چه اسلامیست؟ هشتاد درصد مسلمانان را نزول خور کرده اید
خاک تو سرتون بشه معلمان نزولی ، دانش آموزان نزولی ، مجتهدان نزولی ،
بهره بانکی : نفر مقابل هفتاد هشتاد سال از گناه دوری میکنه آخر عمر، پولش رو به نزول
خور نمیده میگه سودش گناهه !! میره میزاره بانک ، سود می گیره فکر میکنه سود بانک
حلاله !!! آخه اخمق این بانک هم با پول شما به بقیه وام ازدواج ، مسکن ، ماشین ،
خرید جهیزیه و .... میده 26 درصد سود از اون بیچاره ها می گیره 18 درصدشو به تو اخمق
میده ، یعنی بانک توی پولت اکسیر حاملگی میزنه پولت حامله میشه زاد ولد میکنه؟
از زاد ولدش نصفشو میده بهت؟ اگه بانک هیچ کاری هم با پولت نکنه و سود بهت بده گناهه
همه مجتهدین اینو گفتن ، همین آیت الله مکارم شیرازی گفته بیش از یه درصد سود بگیری
حرومه ، اون یه درصد رو هم پول کاغذ و ... حساب کرده تو 18 درصد بگیر خودتو به اون راه بزن
وام بانکی: از یه نزول خور پول بگیر یه درصد بهش اضافه بدی اسمشو میزاری نزول دادم ،
اما از بانک پول بگیری 26 درصد روش می کشه ، اینو میگن "خدمات بانکی
بسوزه چنین بانکهایی ، ویران بشه چنین ساختمانهایی ، آتش بگیره چنین جاهایی
سونامی بیاد ببره چنین مکانهای کثیفی رو ، شهاب باران بشه له کنه چنین فاسد خانه هایی رو
وام ازدواج ، وام خانه، وام خودرو ، وام خرید جهازیه ، این وامها اگه درصدی روش بیاد حکم نزول دارن
به خدا اینو فقط نوشتم برای آگاهی بیشتر
نزولهایی که در بانک س... ازران تره
نزول تهیه جهزیه 26 درصد ، سه در صد کمتر از نزول حاج شکور عزیزی ،
نزول خرید خانه 25 در صد ، یک درصد کمتر از نزول مش قنبر ،
نزول ازدواج 21 درصد، سه درصد کمتر از نزول محمود بنگاه دار خیابان مولوی ،
و نزول بانک ملی در خرید ماشین 25 درصد ولی نزول مشهدی قباد رحیمی 27 درصد ،
پس نزول بانک م.... دو درصد کمتر و حلال تر............... بشتابید فقط تا فردا فرصت باقیست
پدرتو در میارن بدبخت ، حالا خودتو به اون راه بزن نزول گیر و نزول ده
امان از دست این مادرا... امان از دستشون
هر چقدر بگی غیبت نکنین گناه داره بازم ....
انگار که 95 درصد دهنشون از سلولهای غیبت درست شده
پسر خالم گفت برای چه خندیدی چیزی شده
پدرای ما دارن از بازار و کار و کاسبی حرف میزنن ( گفتگو و بحث بازاری
برادرای بزرگتر دارن از سیاست و اخبار حرف میزنن ( گفتگو و بحث سیاسی و اجتماعی
خواهرای بزرگتر دارن از درس و تحصیل حرف میزنن ( گفتگو و بحث تحصیلی
برادر کوچکتر از اونا دارن از فوتبال و ورزش حرف میزنن ( گفتگو و بحث ورزشی
و مادرانمان از خونه همسایه، فامیل، دوستان ، مبلمان اونا ،خونه و دکراسیون اتاق،
طلاهایی که خریده،دخترشو به فلانی داده،تو عروسی سه جور پیراهن پوشیده بود،
عاشق فلانی شده بود،کفش 200 هزاری خریده و .... ( گفتگوی غیبت
پسرخالم نتونست تحمل کنه به همه گفت ،حسابی خندیدند
اینم یه خاطره شیرین ، دیگه هی نگین فقط داری خاطره تلخ می نویسی !!!